تنبیه و تشویق کودکان
تنبیه در لغت به معنای آگاه کردن، هشدار دادن و تشویق به معنای شوق آفرینی و علاقه مند ساختن است. تنبیه و تشویق نقش بسزایی در تربیت کودکان دارد. با راستینه همراه باشید.
همه چیز درمورد تنبیه:
تنبیه و مجازات اصلاح کننده نیست ولی در بعضی موارد به عنوان عامل بازدارنده ای از تکرار جرم قابل قبول است. بدین معنی، شخصی که تنبیه شده موقت و یا برای همیشه ممکن است از کاری که برای آن تنبیه شده است دست بردارد و آن کار را ترک کند.
در کارها و فعالیتهای بدنی ترس از تنبیه ممکن است باعث سرعت شود ولی در کارهای فکری ترس از تنبیه موجب اشتباه و کندی می شود و در مورد یادگیری ها ، ترس از تنبیه به عنوان یک عامل مخل محسوب شده است. بنابراین تنبیه در امر تعلیم و یادگیری فاقد ارزش است.
تنبیه، کودک را بدون چون و چرا تسلیم می کند و به این وسیله منطق حاکم بر جنگل به او آموخته می شود.
کودک کتک خورده ممکن است کینه پدر و مادر، معلم و یا هرکس که او را تنبیه کرده در دل گیرد.
در اثر تنبیه ممکن است کودک ترسو و بزدل بار آمده و دچار احساس حقارت، عدم اطمینان خاطر گردد و دست به دشمنی و کینه توزی بزند و یا به تنبیه شدن عادت کند و کار بجایی برسد که از تنبیه لذت ببرد «مازوشیسم» و یا در اثر تنبیه شدن به شخصی پرخاشگر و مردم آزار «سادسیم» تبدیل گردد. همچنین برای فرار از تنبیه ممکن است به دروغ و تزویر و حیله متوسل شده و بالاخره شخصی دروغگو، حیله گر و مزدور بار آید.
تنبیه مضاعف: یکی از خطرناکترین انواع تنبیهات که متأسفانه بسیار هم رایج است تنبیه مضاعف است. این تنبیه را از آن جهت مضاعف نامیده اند که شخص تنبیه شونده هم از لحاظ روانی و هم از لحاظ بدنی ممکن است تنبیه شود و یا ممکن است کودک به خاطر خطائی که کرده به وسیله دو نفر و یا بیشتر تنبیه شود. به عنوان مثال دانش آموزی که غیبت غیر موجهی داشته ابتدا بوسیله ناظم مدرسه مورد سئوال قرار می گیرد و نمره انضباط او کم می شود. ساعت بعد همین دانش آموز ممکن است توسط معلم کلاس مورد پرسش قرار گیرد. و معلم برای تنبیه، درسی را از او می پرسد که غایب بوده و نمی داند؛ لذا نمره بدی برای او منظور می شود. یعنی به جهت یک خطای غیبت برای دفعه دوم تنبیه می شود. گاهی اوقات همین دانش آموز ممکن است بوسیله یک یا دو معلم دیگر نیز به همین نحو تنبیه شود. باید از تنبیهات مضاعف به صورت جدی اجتناب ورزیم و مواظب باشیم تا هرگز دانش آموز و یا کودکی که یک خطا کرده برای آن خطا دو یا سه مرتبه تنبیه نشود.
آیا شرایط تنبیه و تشویق متفاوت است ؟
در مورد تنبیه و تشویق باید دقیقا به نکات ذیل توجه شود:
تا یک سالگی بهیچوجه تنبیه جایز نیست و اثری هم بجز رنجش و ناراحتی کودک ندارد. به عبارت دیگر کودک تا یک سالگی به علت عدم رشد قوای عقلانی نمی تواند درک کند که به خاطر خطایی که مرتکب شده مجازات می شود.
تا سه سالگی تنبیه می تواند به صورت نگاهی تند، خطاب شدید، راندن و دور کردن موقتی کودک و حداکثر یک ضربه خیلی ملایم بر پشت دست و پا پای او باشد.
تنبیه و تشویق بایستی گاه گاه به عمل آید نه به طور مداوم که در آن صورت تنبیه موجبات بیماری «مازوشیسمی» و تشویق جنبه رشوه دادن را به وجود می آورد.
تنبیه و تشویق باید به خاطر عمل کودک انجام گیرد نه به خاطر خود او، بدین معنی که اگر شرایط مساعدی فراهم بود و کودک عالم و عامد از آن شرایط مساعد استفاده نکرده در این صورت مستوجب تنبیه است و تشویق منحصر باید به خاطر اعمال ممتاز و یا فوق العاده انجام گیرد. کودک و یا دانش آموز باید بیاموزد که خوب کار کردن وظیفه و تکلیف است. لذا در مقابل انجام دادن کار به طریق شایسته نباید متوقع تشویق باشد.
تنبیه و تشویق نباید به خاطر مقایسه کودک با کودک دیگری باشد. چون هر فردی استعداد و تواناییهای خاطر خود را دارد لذا در تنبیه و تشویق بایستی تفاوتهای فردی را ملحوظ کرد.
فردی که توان کاری را ندارد نباید هرگز برای انجام ندادن آن کار تنبیه شود.
در هر صورت نصیحت، سرزنش، نکوهش و یا هر نوع تنبیهی نباید آشکارا انجام شود.
تنبیه نباید شدیدتر از جرم باشد و حتی الامکان باید با جرم متجانس و متناسب باشد تا موجبات دفاع، تمردد، طغیان، سرخوردگی و انزوا و امثال آن گردد. همچنین در تشویق ، نوع تشویق باید متناسب با عمل ممتاز کودک باشد تا موجبات غرور، خود پسندی و پرتوقعی کودک نشود. از طرف دیگر تشویق و یا تنبیه نباید موجبات سستی کودک را در انجام وظایف و تکالیف فراهم کند .
بعد از تنبیه، جرم بایستی فراموش شده و کودک برای دفعات مکرر مورد آزار و اذیت قرار نگیرد. بعد از تنبیه نباید به هیچ وجه خطایی را که به خاطرش تنبیه شده به رخش بکشیم.
در تمام مراحل تنبیه، مربی باید قصدش اخلاص به کودک و اصلاح او باشد و خدا را در نظر گیرد و این مراتب خلوص، اصلاح و رضایت باری تعالی را به کودک وانمود کند. و یقین داشته باشد: «تنبیه و تشویق محرکهایی قوی هستند که هم عمل را تشدید می کند و هم جهت رفتار را مشخص می کنند، بنابراین مانند تیغی دو لب هستند که اگر درست به کار گرفته نشوند زیان بار خواهند بود.
در موردی که کودک به گناه خویش اعتراف اظهار ندامت نماید، باید از تنبیه او صرف نظر کرد و یا تخفیفی برای او در نظر گرفت. همچنین وقتی کسی را شفیع قرار می دهد بخصوص برای اولین بار باید شفاعت را پذیرفت و از آن موقعیت در اصلاح او حداکثر استفاده بشود.